آن‌چه در ادامه آمده است، بخش‌هایی از دو گفت‌‌وگوی شفاهی با مصطفی ملکیان، در رابطه با روانشناسی و پیوند آن با دین و معنویت است. این مطالب را از کانالِ تلگرامیِ mostafamalekian@ برداشته‌ و با قدری ویرایش، این‌جا یادداشت کرده‌ام.

 

 

🔸 در سیر علمی‌تان چه چیزی از روانشناسی، نظر شما را به خود جلب کرد که باعث شد اکنون به آن عطف نظر کنید، تا آن‌جا که بفرمایید «یکی از اشتباهات زندگی من این است که به مطالعه‌ی روانشناسی در گذشته، عطف توجه کافی نکرده‌ام»؟  

 

پاسخ مصطفی ملکیان:

🔹 من با تعریفی که روانشناسان دین، از دین‌داری به دست می‌دهند، آدمی متدین‌تر از خودم سراغ ندارم. چرا؟ برای این‌که روانشناسان دین، اول خصیصه‌ی یک متدین را این می‌گیرند که یک متدین، به حیات درونی خود خیلی جدی نگاه می‌کند. من با این‌که از دینِ ظاهریِ قشری و فقهی در همه‌ی ادیان فاصله دارم، اما از سنین کم، دغدغه‌ی نظارت بر درون را داشتم. من از بسیاری فرصت‌های موفقیت‌آمیز زندگی، برای صیانت از حیات درونی خود صرف‌نظر کرده‌م. دلیلی برای گفتن این فرصت‌ها وجود ندارد و تا به امروز در جایی نگفته‌ام و نخواهم گفت. از سال ۱۳۵۲ که وارد دانشگاه شدم، فرصت‌های بسیار بزرگی از لحاظ ثروت، شهرت، قدرت و حیثیت اجتماعی داشتم که از آن‌ها صرف‌نظر کردم و سر باز زدن از پذیرفتن این فرصت‌ها، برای آن بود که درون خود را پاس بدارم.